اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۷

دلیل بادیه دیوانگی بس است مرا

همین نشانه فرزانگی بس است مرا

ز خویشتن به دیار جنون گریزانم

که آشنایی بیگانگی بس است مرا

کجاست غم که کشد رخت من به کوی جنون

به عقل نسبت همخانگی بس است مرا