آهم گرهگشاست مدد میتوان گرفت
نومیدیم رساست رصد میتوان گرفت
از تیغ عشق خون مکافات میچکد
داد وفا ز اهل حسد میتوان گرفت
تسلیم جوست خوی فراموشکار من
جان میتوان سپرد و سند میتوان گرفت
دشت جنون قلمرو وحشی از نگاه اوست
از آهوی رمیده بلد میتوان گرفت
در پرده ساز عشق رسا گر شود اسیر
یک ناله را به عمر ابد میتوان گرفت