اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰

زنجیری طره‌ات ختن‌ها

سودایی جلوه‌ات چمن‌ها

فریاد که دم نمی‌توان زد

بی‌یاد تو هیچ ما و من‌ها

دارم ز تو لعل پاره داغ

بیرون ز شمار انجمن‌ها

خاموشی‌ها زبان‌درازی

در پرده نگنجد این سخن‌ها