اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵

در محبت از جنون امداد می خواهیم ما

دام داریم از خدا صیاد می خواهیم ما

در تمنای تو ناز صد گلستان می کشیم

خنده از گل جلوه از شمشاد می خواهیم ما

گرچه از چشمش نگاه گرم هم در آتش است

التفاتی هر چه باداباد می خواهیم ما

از نگاهی منصب آتش پرستی یافتیم

ای گرفتاران مبارکباد می خواهیم ما