سعیدا » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۸

بی یار شدم یک نفسم یاری کن

غمخوار شدم مرا تو غمخواری کن

کردم گنهی ز روی غفلت ظاهر

ستار تویی بیا و ستاری کن