سعیدا » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۵

من خانهٔ آن ماه جبین می دانم

گاهی به گمان گه به یقین می دانم

عمرم همه در راه یقین شد از دست

اما نرسیدم به یقین می دانم