سعیدا » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۱

بی ذکر تو هیچ زنده ای نیست که نیست

بی یاد تو هیچ بنده ای نیست که نیست

شادی من از برای ماتم باشد

صد گریه نهان به خنده ای نیست که نیست