سعیدا » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۴

زاهد نخورد باده که بدنامی اوست

پرهیز ز می کشان نکونامی اوست

با خلق گرفت و گیر از بی خردی است

در دیگ، خروش و جوش از خامی اوست