منت اغیار و آزار ملامت میکشم
میکشم باری اگر بار ملامت میکشم
هرچه آید بر سرم سنگ محبت را به دوش
میشوم منصور و بر دار ملامت میکشم
نیست جز مفلس سلامت رو در این یک کوچه راه
تا بود در جیب دینار ملامت میکشم
تا سلامت بگذرم از دیدهٔ نامحرمان
خویش را در چار دیوار ملامت میکشم
نیست در تن جای یک ناخن سلامت ای رقیب
سنگ بر سر پای بر خار ملامت میکشم
غیر میداند سعیدا سبحه دارد در بغل
من به زیر دلق، زنار ملامت میکشم