عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۳۷ - در حصانت قلعه و باره

کهی بلند و بر او قلعه ای نهاده بلند

بلندهای جهان زیر و، او ز جمله زبر

باستواری زر بخیل در دل خاک

بپایداری نام سخی میان بشر

بسختی دل بدخواه برج او لیکن

نگار بوده بر او سنگها بسان جگر