غالب دهلوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۵

در عشق بود عرض تمنا مشکل

کاینجاست نفس غرقه به خونابه دل

در بادیه ای فتاده راهم که دروست

پاها ز گداز زهره خاک به گل