اهلی شیرازی » ساقینامهٔ رباعی » شمارهٔ ۵۴

ساقی گل بخت هر که پژمرده بود

با گرمی عیش و دل افسرده بود

چشمی که چو شمع زنده دور از رخ تست

چشمیست که زنده بر تن مرده بود