اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ اول بنام امیر علیشیر » بخش ۱۰ - از حشو مصارع اول این قصیده این قطعه بر می خیزد

کلک ملک سخن که سخیست

دم توفیق همدمت بوده

غیرکلکت کسی ز زلف سخن

گره نظم و نثر نگشوده

هیچکس بی نسیم مرحمتت

گرد محنت ز چهره نزدوده

سوده شد ذره ذره چهره مهر

بسکه درخشت درگهت سوده

کعبه رحمتی و بنده تو

ره دوری به سعی پیموده

گر تو تمکین نمیکنی هیچ است

بلکه در دسریست بیهوده

گر تو تحسین کنی چنین سخنی

کس نگفتست بلکه نشنوده