اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۹۱

ما با رخ یار آینه جم چکنیم

دور از رخ یار هر دو عالم چکنیم

امروز اگر از مستی و غفلت گذرد

فردا بخمار غفلت و غم چکنیم