اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۸۶

هرگز بغم جهان فرسوده نیم

وز هیچ متاع عالم آسوده نیم

جز درد میم دامن همت نگرفت

وز آب حیات دامن آلوده نیم