اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۷۴

مشنو که کس از جهان رسیدست بکام

خونابه دل بعاشقان داده مدام

روشن شود از شفق که در دور فلک

بیخون دلی نمیرود صبح بشام