اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۵۱

ساقی من مست کی شوم همدم عقل

مجنون صفت آواره ام از عالم عقل

هر چند که عشقست سراسر همه زخم

زخمی که زند عشق به از مرهم عقل