اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۳۵

نقش سخنم بنقش نقاش بود

جان است ولی نهان ز اوباش بود

روزی که اجل طلسم ما را شکند

این گنج نهان بر همه کس فاش بود