اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۲

ای پیر شکسته توبه سست نهاد

تا کی بهوای دل دهی عمر بباد

گیرم ز خدا و خلق شرمت نبود

شرمنده خود نمیشوی شرمت باد