اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۱

می باده‌فروش داد و زر می‌طلبد

معشوقه نشست و جان و سر می‌طلبد

برخیز که کام دل ز معشوقه و می

هر چند که می‌دهی دگر می‌طلبد