اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۰۵

هر بیخردی که نخوتش کار بود

گر شاخ گلست در نظر خار بود

زان بر سر سرو ناز زد فاخته پای

کو را همه کبر و ناز بر بار بود