اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۸

مست می وصل او اگر شیر بود

کار دلش از وی زبر و زیر بود

کس سیر نشد ز وصل آن آبحیات

از آب حیات چون کسی سیر بود