اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷۳

آنرا که شرف ز صحبت همنفسی است

گر سرکشد از خدمت او هیچکسی است

در پهلوی گل گیا عزیزست چو گل

از صحبت گل چو دور شد خار و خسی است