اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۴

برخاست میان بسته دلم چابک و چست

میخواست که کار خود کند جمله درست

چون کرد به بیوفایی عمر نگاه

کنجی بنشست و از جهان دست بشست