اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۵

در باغ می از نیک و بد مردم مست

چون میوه زهر ناک و شیرین همه هست

دانا که هلاک جاهلان دید در او

کرد این شفقت که در بر وی همه بست