اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۲

با خلق اگر غرض نباشد سخنت

بوی نفس جان وزد از دم زدنت

از نقش غرض بشوی دل کان عرضست

تا جوهر جان شود سراپای تنت