اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۶

ما مست ره و هوای دل طبع فریب

رخش هوس از فراز تازان بدنشیب

آنگه که عنان گسسته شد توسن نفس

چون؟ باز کشد عنان او صبر و شکیب