اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹۵

این چه رفتارست کای شمشاد قامت می‌کنی

عالمی برهم زدی وه وه قیامت می‌کنی

بی‌گنه کردی چو مرغم بسمل و با این همه

بر سر پا بازم از بهر غرامت می‌کنی

در غم یوسف نه آخر دیده هم یعقوب باخت

در نظر بازی چرا ما را ملامت می‌کنی

در صف ما در میا بهر خدا ای بت که تو

رخنه در دین و دل اهل سلامت می‌کنی

با رقیبان گفته‌ای اهلی سگ کوی منست

من چه سگ باشم که با من این کرامت می‌کنی