پیش تو هر که هست چو صورت خموش به
عیسی نفس تویی دگران چشم و گوش به
خواهد سبوی جسم چو سنگ اجل شکست
پس این سبو سفال سگ میفروش به
گر می چنان خوری که نگویند زهر باد
گر زهر میخوری بحقیقت ز نوش به
طوفان آب دیده جهان میکند خراب
گر دیک دل ز گریه نیارم بجوش به
اهلی ز وصف لاله رخان لب چه بسته یی
بلبل بهر صفت که بود در خروش به