ما از ازل به عشق تو دیوانه زادهایم
پیش از وجود داغ تو بر دل نهادهایم
ما دردپرور غم عشقیم اگر ترا
دل دادهایم پیش جفا هم ستادهایم
اول ز هرچه هست نظر بستهایم ما
وآنگه به دوست چشم ارادت گشادهایم
ما را ز یار طالع اگر نیست چاره چیست
کز مادر زمانه بدین بخت زادهایم
اهلی ز دام عشق بسی رستهایم لیک
انبار در کمند بلایی فتادهایم