اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۶

هر گرد بلایی که خدا خواسته باشد

چون بنگرم از کوی تو برخاسته باشد

مجلس بتو نازد که تو آرایش بزمی

هر جا که تو باشی بتو آراسته باشد

یکروز اگر روی تو خورشید به بیند

روزی دگرش چهره چو مه کاسته باشد

با اطلس شاهی نتوانیم که رقصیم

ما را که کهن خرقه پیراسته باشد

اهلی نه بسعی است مراد از دل معشوق

باشد که مراد تو خدا خواسته باشد