اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۵

چنین حسن و ملاحت با ملک نیست

ملک را حسن اگر هست این نمک نیست

گل خوبان چو گل عنبر سرشت است

ولی بوی وفا با هیچ یک نیست

مرا گر در وفا شک داری ایشوخ

ترا در بیوفایی هیچ شک نیست

بکوی صبر عاشق ره نیابد

ره عشق و صبوری مشترک نیست

فلک هرگز نشد اهلی بمن یار

مرا هم چشم یاری از فلک نیست