جویای تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۵

ایدل تا کی به گل رخان یار شوی

بینم که تو هم چو دیده خونبار شوی

آشفتهٔ حسن بد بلایم کردی

یارب به بلای بد گرفتار شوی