جویای تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۱

ایدل چو زوصل یار مأیوس شدی

با محنت و درد هجر مأنوس شدی

پا تا به سرت گشته نهان در گل داغ

گلشن تن خود به رنگ طاووس شدی