جویای تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۸

هر جا مژه اش خلاند نوک گزلک

پاشیده نگاه نمکین کان نمک

ای وای به قصد دل خونین جویا

بستند کمر دو چشم او چون عینک