جویای تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۴

ای روی تو آفتاب در چشم تمیز

وی زلف سیاه تو بود عنبر بیز

عمرت گویم ولی ازین می ترسم

کز نسبت او تو بی وفا گردی نیز