جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸۳

چراغ دودهٔ مجد و علا امام حسین

فروغ دیدهٔ شیر خدا امام حسین

غریق لجهٔ کرب و بلا، شه مظلوم

شهید تشنه لب کربلا امام حسین

بسی چشیدی از اشرار ز هر محنت و غم

بسی کشیدی از اغیار یا امام حسین

چها رسید ز بیداد و جو زادهٔ هند

به پارهٔ جگر مصطفی امام حسین

فروغ عالم امکان ز نور گوهر اوست

چراغ انجمن کبریا امام حسین

غبار مرقد او نور چشم عافیت است

بس است درد دلم را دوا امام حسین

مدار چم نکویی ز آسمان جویا

ببین که چرخ چها کرد با امام حسین