جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۲

آه اگر از پیش چشم آن سرو قامت بگذرد

چون ز پیشم بگذرد بر من قیامت بگذرد

چون نیاید از زبان هرگز ادای حق شکر

وقت آنکس خوش که عمرش در ندامت بگذرد