جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۰

هوای او فلاطون را زخود بیگانه می سازد

نگه را نوبهار جلوه اش دیوانه می سازد

من آن مجنون عنقا جلوه ام کز غایت وحشت

برون از تنگنای آب و گل کاشانه می سازد