جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۸

غنچه تا بگشود لب، خونین‌دلم آمد به یاد

لاله را دیدم چراغ محفلم آمد به یاد

در فضای باغ دیدم داغ‌های لاله را

چشم در خون خفتهٔ داغ دلم آمد به یاد

جلوه‌گر شد موج تا در دیده‌ام با اضطراب

پرفشانی‌های مرغ بسملم آمد به یاد