جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۴

طرهٔ مشکین چو جانان دسته بست

دل ز دود آه ریحان دسته بست

از دریدن در غمت دل غنچه وار

یک بغل چاک گریبان دسته بست

بسکه شب در اشکریزیها فشرد

چشم گریان خار مژگان دسته بست

ز آب و رنگ حسن او در آتشم

از گل داغ بهاران دسته بست

رفتی و گلهای داغ سینه را

بی تو امشب رشتهٔ جان دسته بست

گریه تا سر کردن جویا دیده ام

داغ دل گلهای خندان دسته بست