جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸

آهم گشود تا پر پرواز در هوا

شد رشک گلستان ارم سربسر هوا

تا شمع یاد روی تو افروخت در دلم

آهم عبیر بوی گل افشاند در هوا

جویا بگیر می زکف گلرخان که هست

خرم بهار و تازه گلستان و تر هوا