جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲

همچو گل تنها همین نبود صفا حسن ترا

صد ادا باشد نهان در هر ادا حسن ترا

بارها سنجیده ام با عارض خورشید و ماه

رتبهٔ دیگر بود نام خدا حسن ترا

چون نباشد لایقت غیر تو دیگر هدیه ای

داده ام آیینهٔ دل رونما حسن ترا

همچو مه گر ظلمت شبها فروزان تر شود

تیره بختی های ما داده جلا حسن ترا