سلیم تهرانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۲

از شورش دریاست دلم غمخورکی

خوش نیست صدای آب جز شرشرکی

بار سفرم کجا به کشتی بودی

چون موج مرا بودی اگر اشترکی