سلیم تهرانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۴

ای از کرم تو بخل دایم در تنگ

کجواج رود به راه، عذر تو چو لنگ

تا کی به خزانه ام دهی وعده ی زر؟

آتش به خزانه ی تو افتد چو تفنگ!