سلیم تهرانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳

حال دلم از طرز نوایم پیداست

سودا زده ام، ز هر ادایم پیداست

در راه تو چون خامه ی بی پروایان

آشفتگی ام ز نقش پایم پیداست