سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۷ - در باب منع بواب که اجازهٔ آمدن نداد

صاحبا! مقصود صاحب دولتان از پرده دار

غیر ازین نبود که او مانع شود بیگانه را

من که چون دود سپندم خانه زاد بزم تو

نیست لایق تا به من هم خواند این افسانه را

منع کن او را ز مانع گشتن من، زان که نیست

حاجت پروانگی در انجمن پروانه را