سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۱ - چو سامان عشرت مهیا شود

چو سامان عشرت مهیا شود

شراب آن زمان گر بنوشی رواست

به دست تهی ساغر می مگیر

که گل شاخ بی برگ را بدنماست