سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰ - بس که می ترسم میان ما و او

بس که می‌ترسم میان ما و او

در حساب دوستی افتد غلط،

نامه‌ای هرگه فرستم سوی او

بر قلم خطی کشم چون چوب‌خط!