ز باغ رفتی و گشتم کباب خندهٔ گل
بیا که بیتو مرا نیست تاب خندهٔ گل
مکن تبسم رنگین به سوی من هردم
که هست خانهٔ بلبل، خراب خندهٔ گل
ادای ناز و نیاز است سر به سر، که شوم
اسیر گریهٔ بلبل، خراب خندهٔ گل
به باغ میرود و باد صبح میگوید
رسید بر لب بام آفتاب خندهٔ گل
به صفحه صفحهٔ اوراق گل نظاره کنم
کنم برای لبش انتخاب خندهٔ گل
قدحکشان چمن را خمار نیست سلیم
سبوی غنچه پر است از شراب خندهٔ گل